تاریخ: سه شنبه، ۲۴ تیر ۱۴۰۴
دسته‌بندی: سینما و تئاتر / فرهنگی / یادداشت محمد ناصری‌راد:

سینما، زبان همبستگی و بازتاب هویت ملی در مسیر اتحاد اجتماعی

1348/10/11 - 2:16 ب.ظ
کد خبر: 3538
بدو نظر
سایز متن / -

مستندساز و سینماگر، محمد ناصری‌راد، بر اهمیت سینما به عنوان ابزاری فرهنگی و اخلاقی تأکید کرد و گفت: در زمانی که اختلافات سیاسی و اجتماعی در سطح جامعه ریشه دوانده است، سینما باید به عنوان آینه‌ای برای بازتاب خاطرات مشترک، امیدها و دردهای جامعه عمل کند و همزیستی و وفاق ملی را ترویج دهد.

 

 

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی آنام فارس، آیا سینمای ایران می‌تواند آینه‌ای برای التیام شکاف‌های اجتماعی باشد؟ محمد ناصری‌راد، کارگردان نام‌آشنای شیرازی، در یادداشتی تأمل‌برانگیز پاسخ می‌دهد: «بله، اگر از دام شعارزدگی و افراط‌گرایی بپرهیزد و روایت‌گر خاطرات جمعی ما شود.» این مستندساز با استناد به ارسطو، وفاق ملی را در گرو «روایت متعادل و فروتنانه» می‌داند.

ما، سینماگران این سرزمین، بر آن‌ایم که سینما صرفاً هنر بازنمایی واقعیت‌های بصری نیست؛ بلکه زبان احساسات جمعی و روایتگر لایه‌های ناپیدای زیستِ انسانی‌ست. سینما، اگر بخواهد اصیل بماند، ناگزیر است که از دل جامعه بجوشد و برای مردم سخن بگوید؛ نه از بالا به پایین و به سیاقی فرمایشی که از درون به بیرون است.

در زمانه‌ای که واگرایی نه‌تنها در ساختارهای سیاسی و اجتماعی، بلکه در بافتار عاطفی جامعه نیز رخنه کرده، سینما وظیفه دارد همچون آینه‌ای فرهنگی، مؤلفه‌های پیونددهندهٔ هویت ملی یعنی همان خاطره‌های مشترک، دردهای انباشته، امیدهای به‌تعویق‌افتاده و رؤیاهای ممکن را بازتاب دهد.

همگان میدانیم رسانهٔ سینما، به‌ویژه در بافت اجتماعی و چندقومیتی ایران، ظرفیتی یگانه برای خلق هم‌زبانی دارد به شرط آنکه در دام شعارزدگی، دوقطبی‌سازی و افراط‌گرایی نیفتد.

سینماگر، بیش و پیش از آنکه موضع‌گیر سیاسی باشد، مسئول اخلاقی روایت است. ما به‌خوبی می‌دانیم که هیچ حقیقتی در سایهٔ تنگ‌نظری و تعصب نخواهد بالید. روایت اگر از درک متقابل و سعهٔ صدر تهی باشد، تنها به بازتولید سوءتفاهم می‌انجامد.

چنان‌که ارسطو در “اخلاق نیکوماخوس” می‌گوید، فضیلت در میانه‌روی است نه در افراط و نه در تفریط. و ما، اگر به راستی در پی بازنمایی انسانیِ جامعه‌ای پیچیده و متکثر باشیم، ناگزیر از در پیش گرفتن همان مسیریم: روایتی متعادل، فروتنانه و عمیق که از پیچیدگی واقعیت نهراسد و از سادگی سطحی‌نگرانه پرهیز کند.

درک ما از سینما، در ذات خود، آمیخته با آگاهی اجتماعی است. ما از فرم برای گشودن معنا بهره می‌گیریم و از زیبایی‌شناسی برای تقویت دریافت اخلاقی و سیاسی اثر.
و آری، بیداری و زیبایی هر دو در پرهیز از افراط شکل می‌گیرند، چراکه فرمِ بی‌تعادل، معنا را قربانی می‌کند، و معنا بدون فرم، پژواک نمی‌یابد.

ما باور داریم که تحول پایدار، نه از مداخله‌های بیرونی، بلکه از بیداری درونی و ارادهٔ جمعی برمی‌خیزد. تاریخ این سرزمین نشان داده که اعتماد بی‌پشتوانه به قدرت‌های بیرونی، هرچند با فریب لبخند آغاز شود، در نهایت به تضعیف هویت و استقلال ختم می‌شود. بازسازی این خاک، تنها از مسیر بازگشت به مردم و اعتماد به ظرفیت‌های داخلی ممکن است.

سینمایی که به بافت اجتماعی خود متصل باشد، صرفاً با تکنیک و فناوری درخشان نمی‌شود؛ بلکه با نور روشنگری‌ست که به تاریکی‌های ذهن و مناسبات جامعه می‌تاباند. سینماگر، در این معنا، بیش از آن‌که طراح قاب باشد، تفسیرگر تجربه‌های مشترک و مسئول روایت جمعی است.

ما، در مقام راویان فرهنگی، بر آنیم که داستان‌هایی خلق کنیم که هر ایرانی، بی‌توجه به قومیت، طبقه یا جنسیت، خود را درون آن بازشناسد. ما در پی سینمایی هستیم که نه صرفاً بر مبنای زیبایی‌شناسی فردی، بلکه بر اساس تعهد اجتماعی شکل می‌گیرد.
خانه‌ای که در آن تنوع، نقطهٔ قوت است، نه عامل تفرقه.

ما دوربین را نه برای ثبت فراموشی، که برای یادآوری برمی‌داریم؛ تا بازتاب‌دهندهٔ وفاق، همدلی، عدالت‌خواهی، و میل ماندن در کنار یکدیگر باشیم. ما به سینمایی می‌اندیشیم که ابزار تقویت سرمایهٔ اجتماعی‌ست، نه صرفاً کالایی برای سرگرمی یا سوگیری.

و این‌چنین، به سهم خود، در پی حفظ و گسترش یک زبانِ مشترکیم، زبانی به نام سینما.