تاریخ: سه شنبه، ۲۴ تیر ۱۴۰۴
دسته‌بندی: اجتماعی / سلامت و رفاه / گزارش و مصاحبه

ترس از حشرات؛ غریزه یا یادگیری اجتماعی؟

1348/10/11 - 12:45 ب.ظ
کد خبر: 3698
بدو نظر
سایز متن / -

با وجود اینکه انسان‌ها از خطرناک‌ترین حیوانات در طبیعت جان سالم به در برده‌اند، هنوز هم موجودات کوچکی مثل سوسک یا عنکبوت می‌توانند باعث وحشت و بیزاری شوند. اما این ترس از کجا می‌آید؟ آیا ریشه در غریزه دارد یا نتیجه یادگیری اجتماعی است؟ 

 

 

با اینکه انسان‌ها از دیرباز توانسته‌اند با حیوانات غول‌پیکر و طبیعتی بی‌رحم مقابله کنند، اما هنوز هم موجوداتی کوچک مانند سوسک، عنکبوت یا زنبور می‌توانند باعث وحشت، جیغ یا فرار ما شوند. پرسش اینجاست که چرا موجوداتی به‌ظاهر بی‌خطر چنین واکنش‌های شدیدی در انسان ایجاد می‌کنند؟ آیا این ترس واقعی و منطقی است، یا بیشتر ریشه در احساس بیزاری و آموزه‌های فرهنگی دارد؟ برای بررسی این مسئله با نیلوفر سلطانیان، کارشناس بیولوژی و کنترل ناقلین بیماری‌ها در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز، گفت‌وگو کرده‌ایم.

 خطر واقعی یا فوبیای خیالی؟

سلطانیان در گفت‌وگو با آنام فارس تأکید می‌کند که بخشی از این ترس‌ها کاملاً پایه علمی دارند. او می‌گوید:  «در تاریخ، حشرات ناقل بیماری‌هایی مرگبار بوده‌اند. کک‌ها باعث شیوع طاعون شدند، پشه‌ها بیماری‌هایی مثل مالاریا و زیکا را انتقال می‌دهند، و حتی برخی کنه‌ها نیز حامل باکتری‌های خطرناک‌اند. در واقع ترس از این موجودات به‌نوعی یک سازوکار محافظتی است.»

 

به گفته او، نیش برخی عنکبوت‌ها، واکنش‌های آلرژیک زنبورها، و مزاحمت‌های حشراتی مانند ساس یا موریانه همگی می‌توانند آسیب جدی وارد کنند. پس، ریشه این ترس تنها خیالات بی‌پایه نیست.

 ژن ترس یا تجربه آموخته‌شده؟

اما آیا ما با ترس از حشرات به دنیا می‌آییم؟ به اعتقاد سلطانیان، پاسخ این پرسش منفی است: «هیچ ژن خاصی برای ترس از حشرات شناخته نشده است. بلکه این ترس بیشتر در جریان رشد از اطرافیان و محیط آموخته می‌شود. اگر کودکی والدینش را در حال ترس از عنکبوت ببیند، احتمال زیادی دارد که خودش هم این ترس را تجربه کند.»

مطالعات روانشناسی هم نشان داده‌اند که ترس از حشرات می‌تواند از طریق «یادگیری مشاهده‌ای» منتقل شود. به بیان دیگر، فوبیای حشرات اغلب از محیط اجتماعی نشئت می‌گیرد.

 ترس یا انزجار؟ مرز باریک یک واکنش روانی

یکی از نکات مهمی که در تحلیل این ترس مطرح می‌شود، تفکیک بین “ترس” و “بیزاری”است. سلطانیان در این‌باره توضیح می‌دهد:«بیشتر مردم از حشرات بزرگ‌تر یا مهاجم مثل زنبورها می‌ترسند، اما درباره سوسک یا مگس، واکنش بیشتر بیزاری است تا ترس. این حس انزجار، واکنشی تکاملی است که ما را از چیزهایی که ممکن است آلوده یا خطرناک باشند، دور می‌کند.»

واکنشی که با عنوان «پس کشیدن» شناخته می‌شود، همان واکنشی است که ما نسبت به غذای فاسد یا مدفوع داریم. از آنجا که حشرات اغلب در محیط‌های ناسالم و در تماس با ضایعات هستند، ذهن ما آن‌ها را به‌صورت ناخودآگاه به خطر و آلودگی مرتبط می‌داند.

 فراتر از ترس: نقشی حیاتی در طبیعت

با وجود این واکنش‌های روانی، سلطانیان یادآور می‌شود که حشرات نقش بسیار مهمی در چرخه حیات ایفا می‌کنند: «حشرات تجزیه‌کننده‌های طبیعی‌اند، آفات را کنترل می‌کنند، گرده‌افشانی را انجام می‌دهند و حتی به رشد گیاهان کمک می‌کنند. زنبورها، کفشدوزک‌ها، کرم‌های خاکی و عنکبوت‌ها همه بخشی از شبکه‌ای حیاتی‌اند که اکوسیستم به آن وابسته است.»

او معتقد است که ترس یا بیزاری نباید ما را از درک نقش مثبت و ضروری حشرات در طبیعت بازدارد. به‌جای حذف افراطی، باید به همزیستی آگاهانه با این موجودات اندیشید.

 

ترس انسان از حشرات؛ محافظتی غریزی، رفتاری آموختنی

در مجموع، ترس انسان از حشرات ترکیبی است از واقعیت‌های زیستی، واکنش‌های تکاملی و آموزه‌های فرهنگی. این ترس گاهی به‌درستی ما را از خطر محافظت می‌کند، اما گاهی نیز به شکل فوبیا یا انزجار اغراق‌آمیز درمی‌آید که می‌تواند با شناخت، آموزش و تغییر نگرش‌ها کاهش یابد.
در جهانی که تعادل اکوسیستم روزبه‌روز شکننده‌تر می‌شود، شاید وقت آن رسیده باشد که به جای وحشت، نگاهی علمی‌تر و محترمانه‌تر به این موجودات کوچک اما حیاتی داشته باشیم.

 

لیلا کریمی