انجمن فیلم کوتاه شیراز؛ خانه‌ای مصادره‌شده
انجمن فیلم کوتاه شیراز؛ خانه‌ای مصادره‌شده
محمد ناصری‌راد در یادداشتی انتقادی، انتخابات پیش روی «انجمن فیلم کوتاه شیراز» را نمایشی دانست که نتیجه‌اش از پیش روشن است. او با اشاره به خصوصی‌سازی این نهاد از بدو تأسیس، آن را مصداق مصادره یک انجمن عمومی به نفع گروهی محدود خواند و فضای حاکم را مانع رشد فیلمسازان جوان و مستقل استان توصیف کرد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی آنام فارس، فیلمسازان گرامی، شما که روزی در این استان پرشور فعالیت داشتید، با دوربین‌های کوچک اما با آرزوهای بزرگ،و هنوز به سینمای فارس دل‌بسته‌اید؛ امروز بار دیگر سخن از “انتخابات انجمن فیلم کوتاه شیراز” است. انجمنی که به ظاهر باید خانه‌ٔ همه‌ٔ شما باشد، اما در عمل سال‌هاست به شرکتی خصوصی و محفل گروهی محدود بدل شده است.

بر همگان واضح است اواخر دهه هشتاد، پس از اختلاف‌ها و ناامیدی از سیاست‌های انجمن سینمای جوان و مدیریت وقت آن یعنی علیرضا توکل، گروهی از فارغ‌التحصیلان سینما و انجمن سینمای جوان تصمیم گرفتند نهادی تازه را پایه‌گذاری کنند. اما این نهاد، به جای ثبت در قالب یک انجمن غیرانتفاعی (چنان‌که ماهیت حقوقی انجمن‌ها ایجاب می‌کند)، در قالب شرکت خصوصی و سودبر تأسیس شد. از همان آغاز، این انتخاب زمینه‌ساز تعارضی شد که هنوز ادامه دارد، چگونه می‌توان نام “انجمن” بر نهادی نهاد که اساساً با انگیزه سودآوری اقتصادی بنا شده است؟

پس از بیش از یک دهه و نیم فعالیت، مهم‌ترین خروجی این مجموعه تنها برگزاری نزدیک به ده دوره جشنواره فیلم کوتاه است؛ جشنواره‌هایی که نه دستاورد قابل توجهی برای جریان فیلمسازی فارس داشته‌اند و نه به معرفی استعدادهای تازه انجامیده‌اند. در مقابل، شائبه‌های جدی از جمله پول‌شویی و زدوبندهای پشت پرده پیوسته بر فعالیت‌های آن سایه افکنده است.

در مجموع سه بار انتخابات هیئت‌مدیره برگزار شد، اما همواره با کمترین تغییر. آخرین بار در دوران کرونا، همان مدیران پیشین با بهانه شرایط خاص، بدون رقابت واقعی ابقا شدند. از این منظر، مدیریت انجمن بیش از آنکه خدمت‌گذار جامعه فیلمسازان فارس باشد، خود را مالک و وارث این جایگاه می‌پندارد.

امروز یعنی جمعه، هفتم شهریورماه ۱۴۰۴، قرار است انتخابات دیگری برگزار شود. این درحالیست که تنها هفت نفر نامزد شده‌اند و پنج نفر به‌عنوان عضو اصلی و دو نفر به‌عنوان علی‌البدل برگزیده خواهند شد. اما همه می‌دانیم نتیجه از پیش تعیین‌شده است، برادران شریفی، محسن مقدم و محمدرضا زرمهر بی‌هیچ شکی در ترکیب جدید حضور خواهند داشت.

جالب آنکه تا ظهر امروز که روز برگزاری انتخابات است هنوز اسامی رسمی اعلام نشده و قرار است رأی‌گیری به صورت مجازی انجام شود؛ امری که بیش از پیش بر شائبه‌ی مهندسی انتخابات می‌افزاید. در چنین شرایطی، بسیاری از فیلمسازان جدی استان عملاً انجمن را تحریم کرده و از عضویت در آن سر باز زده‌اند، چرا که نتیجه را از پیش روشن می‌دانند و تمایلی و حوصله ای به جدال با این مافیای سنتی ندارند.

افسوس آن‌که در تمام این سال‌ها، نه تنها انجمن فیلم کوتاه شیراز از مسیر اصلی خود منحرف شده، بلکه نهادهای ناظر و تسهیل‌گر فرهنگی نیز در برابر این روند کاملاً منفعل بوده‌اند؛ گویی چشم بر تناقض‌ها، تخلفات و انحصارگرایی بسته‌اند. از چنین دستگاه‌هایی که وظیفه‌شان پاسداری از حقوق جمعی فیلمسازان و صیانت از ماهیت فرهنگی انجمن‌هاست، نمی‌توان انتظار داشت تغییری ایجاد کنند. همین سکوت و انفعال، امید به اصلاح از بالا را به کلی بی‌معنا کرده است.

با این شرایط فضای حاکم بر انجمن فیلم کوتاه شیراز سال‌هاست که به محیطی مسموم و بسته تبدیل شده است. نتیجه آنکه فیلمسازان جوان و مستقل مجال رشد نمی‌یابند، استعدادها یکی پس از دیگری مهاجرت می‌کنند و خروجی استان در عرصه ملی تقریباً به صفر رسیده است. کافی است یادآور شویم که سال‌هاست هیچ فیلم داستانی از فارس در جشنواره فیلم کوتاه تهران پذیرفته نشده و این خود گواهی روشن بر بن‌بست موجود است.

اما بسیاری بارها پرسیده‌اند، شما صرف در نقش مخالف ظاهر شده و عملا فعالیتی انجام نمیدهید، چرا وارد میدان نمی‌شوید و انجمن را در دست نمی‌گیرید؟ چرا اساسنامه را تغییر نمی‌دهید؟
پاسخ من روشن است، این فضا نه جایی برای رقابت سالم، که عرصه لابی‌ها و یارکشی‌های فردی است. بسیاری از فیلمسازان جدی استان فارس به دلیل همین ناملایمات، عطای فعالیت را به لقایش بخشیده‌اند و این خاک را ترک کرده‌اند. شخصاً نه سودای ریاست دارم و نه فرماندهی و فرمان‌بری را دوست دارم؛ تنها می‌خواهم فیلم بسازم و عضوی عادی از جامعهٔ فیلم استان باشم و این دلیل بر ساکت بودنم نخواهد شد.

روی سخنم به شماست ای فیلمسازان عزیز، شما که هنوز به فارس و سینمایش دل بسته‌اید، از خود بپرسید اگر قرار است گروهی محدود با سلیقه شخصی و با ادعای مالکیت پدرانه، انجمن را در چنگ داشته باشند و در صور تمایل سال‌ها آن را به تعلیق درآورده و در پاسخ به دیگران هم بگوینند این اججمن متعلق به ماست و هر کاری که تمایل داشته باشیم انجام میدهیم، با این حال پس چرا باید نام “انجمن” بر پیشانی این مجموعه بماند و این اسم را غصب کنند؟

انجمن یعنی مشارکت، استقلال، و هم‌افزایی؛ نه انحصار، نه مهندسی انتخابات و نه مصادره یک نهاد عمومی به نفع چند نام تکراری.
اکنون بیش از هر زمان دیگر، بازگرداندن معنای واقعی انجمن به سینمای فارس، مسئولیتی است که بر دوش همه‌ٔ ماست.

این نوشته نه برای تغییر فوری و نه به امید واکنش نهادهای مسئول است؛ صرفاً برای آن است که در تاریخ بماند و روزی اگر کسی خواست بداند چرا سینمای فارس به این حال و روز افتاد، سندی روشن از روایت امروز پیش رویش باشد.

و در پایان، پیشاپیش لازم است پیروزی همان افراد همیشگی را در این انتخابات پرشور و با حضور حداکثری! تبریک بگویم؛ به امید آنکه هر یک از شما به همان توفیقات شخصی که در ذهن دارید، برسید؛ حتی اگر هیچ سهمی از آن به سینمای فارس نرسد.

  • نویسنده : لیلا کریمی