از گل‌کوچک فلکه مصدق تا قاب‌های ماندگار سینما؛ نیم‌قرن با ایرج بردبار
 از گل‌کوچک فلکه مصدق تا قاب‌های ماندگار سینما؛ نیم‌قرن با ایرج بردبار
ایرج بردبار، فیلمساز پیشکسوت شیرازی با بیش از پنجاه سال حضور فعال در سینما، تئاتر، تلویزیون و مستندسازی، از نخستین تجربه‌اش در فیلم «اتل متل توتوله» تا ثبت لحظات انقلاب با دوربین سوپر۸، ساخت آثار اجتماعی و تاریخی، نوآوری‌های فنی و آموزش رایگان هنر به نسل جوان، مسیری را پیموده که او را به یکی از چهره‌های اثرگذار و ماندگار فرهنگ و هنر جنوب کشور بدل کرده است.

به گزارش خبرنگاره گروه فرهنگی آنام فارس، ایرج بردبار، نامی آشنا برای اهالی فرهنگ و هنر شیراز و ایران، بیش از پنجاه سال است که با عشق بی‌وقفه‌اش به تصویر، داستان و آموزش، در قاب‌های خاطره‌ساز سینما جاودانه شده است. او که با نام شناسنامه‌ای «محمدعلی تابع‌بردبار» شناخته می‌شود، مسیر هنری خود را از کودکی و در شرایطی آغاز کرد که شاید حتی خودش هم تصور نمی‌کرد روزی بخش مهمی از حافظه تصویری سینمای ایران را بسازد.

نخستین گام؛ انتخابی اتفاقی و فراموش‌نشدنی
بردبار در گفت‌وگویی صمیمی با محمد ناصری راد روایت کرد:«یک بعدازظهر تابستانی، در فلکه مصدق شیراز، مشغول بازی گل‌کوچک بودم که ناگهان دستی روی شانه‌ام نشست. برگشتم و دیدم جمشید مشایخی ایستاده. او مرا به ایرج قادری معرفی کرد و گفت: این پسر خوبه. همان روز، نقش “احمد” در فیلم “اتل متل توتوله” را گرفتم.»

در آن فیلم، بردبار ۱۲ ساله با هنرمندانی چون ایرج قادری، بهمن مفید، ژاله علو و ثریا حکمت هم‌بازی شد و این تجربه، نخستین تلنگر جدی عشق به سینما در ذهنش بود.

 دوربین سوپر ۸؛ آغاز مسیر پشت صحنه

سال ۱۳۵۲، او با پس‌انداز خود یک دوربین سوپر ۸ صامت خرید و به ثبت زندگی پیرامونش پرداخت. آن سال‌ها برای ظهور فیلم‌ها باید نگاتیو را به آمریکا فرستاد. بردبار می‌گوید:«روزی نبود که پشت لنز نباشم. وقتی حلقه‌ها برمی‌گشت، آپارات را روشن می‌کردم و بارها آن‌ها را می‌دیدم. همان موقع فهمیدم که این کار، همه زندگی من خواهد شد.»

 ثبت انقلاب با کمترین امکانات

در سال‌های انقلاب، بردبار با یک دوربین صامت و ضبط‌صوت خانگی، صحنه‌های تظاهرات و شعارها را ثبت کرد. حاصل کار، فیلم ۳۰ دقیقه‌ای “سقوط شاه” بود. او اضافه کرد: «صداوسیما اصرار داشت فیلم را رایگان بگیرد اما من فروختم و با پولش تجهیزات ناطق خریدم.»

فیلم‌های داستانی، جشنواره‌ها و نوآوری‌ها 

سال ۱۳۶۰ نخستین فیلم داستانی بلندش با عنوان “داغ طوفان” را ساخت. آثار بعدی او همچون «هیولای درون»، «زنگ» و «رمال» در جشنواره‌های سینمای جوانان شیراز جوایز متعددی کسب کردند. در سال ۱۳۷۰، در فیلم «رهایی» نوآوری بزرگی رقم زد و برای اولین بار در ایران تیتراژ متحرک روی فیلم سوپر ۸ ریورسال اجرا کرد.

سال ۱۳۷۵ فیلم بلند دیجیتال «شبنم» را ساخت و سال ۱۳۷۶ با فیلم ۱۶ میلی‌متری «تلاش» نشان داد که جسارت تجربه تکنولوژی‌های تازه را دارد.

 آموزش بی‌منت؛ خانه‌ای که مدرسه سینما شد

خانه بردبار مأمنی برای علاقه‌مندان بی‌بضاعت سینما بود. او اظهار کرد:«کلاس‌هایم رایگان بود. باور داشتم که استعداد نباید قربانی نداشتن پول شود.» بسیاری از شاگردان این کلاس‌ها امروز در سینما و تلویزیون فعال‌اند.

 تجربه‌های تلویزیونی و مستندنگاری

در دهه ۸۰، بردبار به ساخت آثار تلویزیونی و مستند روی آورد:
– «حسرت» (تله‌فیلم، ۱۳۸۱-۱۳۸۲)
– «گلی در شورزا» (سریال، ۱۳۸۶)
– مجموعه‌های «چهارشنبه‌سوری در شیراز» و «نوروز در شیراز» (۱۳۹۰)
– مستندهای «یکی از هفت‌سین»، «نو غلامان حسینی» و «من قهرمان نبودم»

 آخرین قاب و خداحافظی آرام

آخرین فیلم بلندش، «وقتی که آینه شکست» (۱۳۹۹)، پایانی آرام بر مسیر فیلمسازی بلند او بود. بردبار با تأکید بر نقش مهم همسرش گفت:
«او بزرگ‌ترین تهیه‌کننده زندگی من بود؛ هر گامی که برداشتم با حمایت و عشق او بوده است.»

کارنامه منتخب آثار
بازیگری: اتل متل توتوله (۱۳۵۴)
– کارگردانی:داغ طوفان، هیولای درون، زنگ، رمال
– نوآوری تکنیکی:رهایی
– بلند دیجیتال:شبنم، تلاش
– تله‌فیلم و سریال:حسرت، گلی در شورزا
– مستند:سقوط شاه، یکی از هفت‌سین، من قهرمان نبودم

ایرج بردبار نه‌فقط یک فیلمساز، که یک آموزگار متعهد و حافظ خاطره‌های تصویری معاصر ایران است؛ مردی که نیم‌قرن، دوربینش را هرگز زمین نگذاشت.

انتها /