تاریخ: سه شنبه، ۲۴ تیر ۱۴۰۴
دسته‌بندی: سینما و تئاتر / فرهنگی / گزارش و مصاحبه

از تئاتر آیینی تا فیلمنامه‌های اجتماعی؛ مروری بر کارنامه محسن شجاعی‌پور

1348/10/11 - 4:20 ب.ظ
کد خبر: 3637
بدو نظر
سایز متن / -

در میان هنرمندانی که در مسیر پر فراز و نشیب نمایش ایران گام نهاده‌اند، کمتر چهره‌ای را می‌توان یافت که چون محسن شجاعی‌پور، چهار دهه در سکوت و دور از هیاهوی رسانه، در دل جامعه و برای جامعه زیسته و آفرینش کرده باشد. روایت او، روایت تعهد و ماندگاری در روزگار تغییر ارزش‌هاست.

 

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی آنام فارس، در پنجمین روز از بهمن‌ماه ۱۳۵۷، تنها چند روز مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، در دل شهر کهن شیراز، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها صحنه را وطن خود نامید و هنر را آیینی جدی، عاشقانه و بی‌چشم‌داشت دانست. او، محسن شجاعی‌پور، اکنون پس از چهل سال حضور مستمر و مؤثر در عرصه هنرهای نمایشی، سینما، آموزش و مدیریت فرهنگی، به الگویی الهام‌بخش برای بسیاری از هنرمندان جوان این سرزمین تبدیل شده است؛ مردی که در سکوت و بی‌هیاهو، در پس هر نقش و اثر، ریشه‌هایی کاشت که امروز به درختانی تناور بدل شده‌اند.

 آغاز از صحنه‌های آیینی

سرنوشت گویی از همان ابتدا او را برای هنر برگزیده بود. در شش‌سالگی، هنگامی که بیشتر کودکان درگیر بازی‌های کودکانه‌اند، شجاعی‌پور لباس تعزیه به تن کرد و نخستین زمزمه‌های نمایشی را با بغض و باور بر زبان راند.
تعزیه برای او نه‌فقط یک قالب نمایشی، بلکه دروازه‌ای به دنیایی معنوی و صادقانه بود؛ جهانی که از همان آغاز، مفاهیمی چون صداقت، صبوری، تمرین، ایثار و عاطفه را در جان او نشاند.

 پایداری در راه فرهنگ

با گذشت زمان و تغییر شرایط هنری و اجتماعی، شجاعی‌پور بر عهد خود با هنر پای فشرد. عهدی که بر مبنای صداقت با خود و مخاطب و عشق به فرهنگ زادبومش شکل گرفته و تاکنون پابرجا مانده است.

او در چهار دهه گذشته در کسوت‌های بازیگر، نویسنده، کارگردان، مربی، داور و مدیر گروه‌های نمایشی حضوری فعال، صبورانه و اثرگذار داشته و نقش مهمی در تربیت نسل‌های جوان و پویا در عرصه نمایش ایفا کرده است.

 آموزش؛ رسالتی انسانی و هنری

شجاعی‌پور در کنار استاد فقید ایرج جمشیدپور، کلاس‌های آموزش بازیگری را بنا نهاد که در آن نه شهریه‌های سنگین مطرح بود و نه فضای رقابت‌زده. بلکه محیطی سرشار از عشق، تواضع و تعهد بود که هنرجویانی پرورش داد که امروزه بسیاری از آنان در عرصه فیلم، تئاتر و تلویزیون فعال‌اند.

او همواره باور داشته که: «آموزش هنر، جز با محبت، تواضع و مسئولیت‌پذیری معنایی ندارد.» و این باور را نه در شعار، که در دهه‌ها حضور بی‌وقفه در کنار هنرجویان به اثبات رسانده است.

 مدیریت، مسئولیت و نقش‌آفرینی اجتماعی

شجاعی‌پور عضو رسمی صندوق بیمه هنرمندان کشور است و در سال‌های اخیر به‌عنوان مدیر، کارشناس فرهنگی و مسئول گروه‌های نمایشی در نهادهای گوناگون از جمله: مدیر گروه تئاتر سازمان مردم‌نهاد جوان مهر، مسئول کمیته فرهنگی‌ـ‌هنری و بخش آموزش هنری بدلکاری در موسسه هنرهای رزمی پارسیان، مدیر آموزش بسیج هنرمندان استان فارس، و مسئول گروه نمایشی هیئت جوانان حضرت ابوالفضل (ع)

نقش‌آفرینی مستمر و اثربخشی داشته است.

 

علاوه بر فعالیت‌های صحنه‌ای، شجاعی‌پور در زمینه نویسندگی فیلمنامه نیز آثار قابل‌توجهی عرضه کرده است. از جمله مجموعه فیلمنامه‌های «زنگ خطر» (قسمت‌های ۱، ۲ و ۳) که به معضلات اجتماعی پرداخته و موفق به دریافت مجوز تولید و راه‌یابی به جشنواره فیلم اعتیاد و آسیب‌های اجتماعی شده‌اند.

از دیگر آثار او می‌توان به فیلم‌های کوتاه «تلنگر خاکستری» و «چرا» (با مجوز تولید از انجمن سینمای جوان) اشاره کرد.

 کارنامه بازیگری و اجرا

شجاعی‌پور در مقام بازیگر، نویسنده و مجری طرح در آثار متعددی ایفای نقش داشته است؛ از جمله:

فیلم کوتاه آوای سکوت به کارگردانی محمدهادی دهقان
تئاتر فریاد به کارگردانی اسماعیل راد
تئاتر طنز نخبه‌های دبستانی
تئاتر خلقت انسان (در مقام بازیگر، مجری طرح و جانشین تهیه‌کننده)
سریال تلویزیونی واقعه به کارگردانی آقای طایفی

همچنین، او در بخشی از فعالیت خود به تلفیق تئاتر با تکنیک‌های رزمی پرداخته؛ شیوه‌ای نوآورانه که کمتر در فضای جنوب ایران تجربه شده و مخاطبان خاص خود را یافته است.

حضور در متن جامعه

شجاعی‌پور از جمله هنرمندانی است که نه در حاشیه، بلکه در متن جامعه حضوری مؤثر دارد. آثارش بازتاب‌دهنده دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی مردم‌اند و خود نیز در مقام شهروندی آگاه و کنشگر، در بسیاری از برنامه‌های فرهنگی، مناسبتی و مردمی مشارکت فعال دارد.

برای او صحنه تنها در سالن‌های تئاتر خلاصه نمی‌شود؛ بلکه کوچه، حسینیه، پاتوق جوانان و کلاس‌های آموزشی نیز می‌توانند میزبان نمایش و انتقال پیام باشند.

محسن شجاعی‌پور، هنرمندی برخاسته از دل مردم، با مردم و برای مردم است. مردی که چه چهل سال دیگر بگذرد یا نه، نام و یادش در حافظه فرهنگ و هنر این سرزمین خواهد ماند؛ همچون نوری آرام، اما ماندگار.